Print

میز غرب آسیا LHVnews؛ "اریک والبرگ" مدت ها در شوروي سابق، روسيه و ازبكستان زندگي كرده و در كارنامه خود عنوان مشاور سازمان ملل، نويسنده، مترجم و خبرنگار را دارد. وي مفسر روزنامه الاهرام، شبكه تلويزيوني الجزيره، گلوبال ريسرچ و تركيش ويكلي است. مقالات او به زبان هایروسی، آلمانی، اسپانیایی و عربی ترجمه شده است. والبرگ، کتاب ‌"جغرافياي سياسي امپرياليسم پست مدرن و بازي‌هاي بزرگ" (۲۰۱۱) را نوشت.

آن چه می خوانید متن کامل مصاحبه با دکتر اریک والبرگ بوده که با خبرگزاری ال اچ وی نیوز، انجام داده است.

LHVnews؛ برکناری "محمد مرسی"، حامیان وی را خشمگین کرد و شکاف عمیقی را میان افراد جامعه به وجود آورد. در هفته های اخیر، صدها تن کشته و هزاران نفر زخمی شده اند. مصر چگونه به وضعیت کنونی رسیده است؟ چرا مرسی را از قدرت کنار گذاشتند؟

دکتر والبرگ: انقلاب 25 ژانویه سال 2011، یک تغییر ناگهانی خودجوش از جانب مسلمانان مذهبی، منجر به سقوط دولت به ظاهر رسوخ ناپذیر "حسنی مبارک" شد. این قیام نقطه آغاز کودتایی "مدرن" بود که به واسطه آن، ژنرال های ظالم را از قدرت برکنار کردند.

این کار در نهایت راه را برای مصر باز ساخت تا به عنوان یک جامعه اسلامی و مذهبی، به دنبال سرنوشت خود باشد. این واقعیت یک سال بعد از انقلاب و زمانی که اسلام گرایان با رهبری اخوان المسلمین و حزب عدالت و آزادی خواه آن، 3.2 کرسی های مجلس را در دموکراتیک ترین انتخابات تاریخ معاصر خود کسب کردند، تثبیت و تصدیق شد.

پیش از انتخابات ریاست جمهوری در سال 2012، "مارشال محمد طنطاوی" که زمینه بالفعل ریاست جمهوری را داشت، مجلس اسلام گرای تازه تاسیس را منحل کرد . همچنین مرسی رئیس جمهور اسلام گرا را، از بیشتر اختیاراتش محروم نمود. سپس نیروی ارتش توانست از صحنه خارج شود؛ در حالی که طنطاوی همچنان در سمت وزارت دفاع باقی ماند. مرسی مطمئن بود شکست می خورد، بنابراین اسلام گرایان از اعتبار ساقط شدند و راه برای بازگشت به "وضعیت عادی پیش از انقلاب" مهیا شد.

اما مرسی کوشید کنترل ارتش را به دست بگیرد و اسرائیل را وادار کرد از قتل عام در غزه دست بکشد. او در برابر فشارهای صندوق بین المللی پول (آی ام اف) روی یارانه های غذا اجتناب کرد؛ در عوض اخوان المسلمین را برای خاتمه دادن به فساد در توزیع این یارانه ها، تشویق نمود.

مرسی فشار بسیاری را برای پیوستن به ترکیه و غرب که به منظور حمله به سوریه بود، از سر گذراند. پیش درآمدهایی را نیز به ایران عرضه داشت تا روابط بینابین عادی شده و به راه حل مسالمت آمیزی برای جنگ داخلی سوریه دست یابند.

با نگاهی به گذشته می توان دریافت که اخوان المسلمین، به دستاوردهایش در مقابله با خیانت های تاسیسات دنیاگرایان و سلفی های حامی آل سعود، افتخار می کند. طرفداران مبارک، با در دست گرفتن اقتصاد کشور توانستند کمبودها را توسط تولید کنندگان، اعتصاب ها را به وسیله کارگران و جو آلوده را با استفاده از دروغ پراکنی درباره اخوان المسلمین، تحمیل کنند.

جنبش تمرد که دو ماه پیش از کودتا تاسیس شده بود، ادعا می کند بیش از 22 میلیون و 134 هزار امضا در اختیار دارد و 30 میلیون تظاهر کننده در روز 30 ژوئن را به سمت خود جذب کرده است. این اظهارات اغراق آمیز نیز از جانب طرفداران مبارک و رسانه های غربی، کورکورانه تکرار می شوند.

LHVnews؛ تحولات مصر قرار است به کجا کشیده شود؟

دکتر والبرگ: این رضایتمندی ضد انقلابی در حال تعمیق است؛ به طوری که کاهش آن در میان مردم ممکن به نظر نمی رسد. حتی تحلیلگران غربی مانند "گنیو عبدو" اقرار می کنند در سال های حکومت مبارک که غرب از او حمایت می نمود، دیکتاتوری دنیاگرایی او و شرایط اقتصادی، اجتماعی و تاریخی این کشور، زمینه را برای بازگشت مذهب به این جامعه فراهم آورد.

این جریان در قیام های سال 2011 به اوج خود رسید و در رسانه های غربی با عنوان "بهار عربی" به آرامی پیش رفت؛ اما این جریان عمدتا از اسلام الهام گرفته بود و مستقیما از انقلاب 1979 ایران، انقلاب 1990 الجزیره و انتفاضه فلسطین که در آن ها دنیاگرایان و آزادی خواهان سهمی نداشتند، خط گرفته بود.

در اوج انقلاب ایران، یک جوان مصری عضو اخوان المسلمین به نام "عاصم العرینی" (که در حال حاضر جانشین رئیس حزب عدالت و آزادی خواه مصر و عضو مجلس است) اظهار داشت: "مردم معتقدند پس از شکست دموکراسی غربی، سوسیالیسم و کومونیسم در قبال مشکلات اجتماعی- اقتصادی و سیاسی، اسلام درمان هر نوع بیماری و گرفتاری در جامعه خواهد بود."

مصر به این امید که شکل جدیدی را از دموکراسی اسلامی پایه ریزی کند، آن را به طور کامل از بین برد. تا کنون تنها انقلابی که پیروز شده، انقلاب ایران است که با وجود فتنه های غرب مانند جنگ با عراق، بحران های اقتصادی، خرابکاری ها و تحریم ها، همچنان قدرتمندانه پیش می رود.

LHVnews؛ موضع ایالات متحده درباره تحولات مصر چیست؟ نظر شما درباره حضور "مک کین" و "گراهام" دو سناتور برجسته، در قاهره چیست؟

دکتر والبرگ: ایالات متحده می تواند ضمن پیوستن به اتحادیه اروپا، از مذاکره با رژیم غیر قانونی این کشور اجتناب کند و خواهان بازگشت مرسی شود. "کلینتون" رئیس جمهور پیشین امریکا، همین کار را درمورد هائیتی پس از کودتای سال 1991 علیه "جین برترند آریستاید" رئیس جمهور این کشور، انجام داد. رژیمی که با کودتا به قدرت رسیده بود، در سال 1994 تحت تهدید و اجبار ایالات متحده، برافتاد. آریستاید نیز برای گذراندن آخرین سال ریاست جمهوریش، به قدرت بازگشت.

با توجه به اهمیت استراتژیک کانال سوئز و روابط نزدیک میان رهبران کودتای مصر و نظامیان امریکایی، این امر محتمل نیست. در عوض، مصر با کابوس بازگشت به دهه های 1980 و 1990 مواجه است؛ سال هایی که اخوان المسلمین تشکیلات محرمانه داشتند و اسلام گرایان ناامید و منحرف از اصول، به عملیات های تروریستی دست می زدند.

LHVnews؛ گروهی معتقدند مرسی کوشید ارتش را از سیاست بیرون رانده، تا روابط بهتری با ایران داشته باشد. همچنین او مخالف دخالت در امور داخلی سوریه و ترکیه بود. مردم می گویند به خاطر این حقایق امریکا می خواهد مرسی در قدرت نماند. نظر شما چیست؟

دکتر والبرگ: مرسی می خواست به دورویی مصر در دوستی با اسرائیل و آموزش و تجهیز ارتش کشورش توسط امریکا خاتمه دهد؛ چرا که با توجه به صمیمیت ایالات متحده با تنها دشمن مصر یعنی رژیم صهیونیستی، این امر دست یافتنی نبود. وی همچنین برای بهبود روابط مصر با ایران تلاش کرد، ولی روند سیاست خارجی، برای رهبران ارتش نوعی تهدید به حساب می آمد؛ رهبرانی که اصول کاریشان بر مبنای تبانی با امریکا و اسرائیل و علیه ایران و فلسطین، پایه ریزی شده بود.

در همان حال که ارتش و سکولاریست ها، فشارها را بر مرسی می افزودند، سلفی های طرفدار آل سعود از مصر تقاضا نمودند از شورش ها در سوریه حمایت کند. از آن جا که اخوان المسلمین در مواجهه با خیانت های سکولاریست ها ناامید شده بود، مرسی با درخواست سلفی ها موافقت کرد. این امر پایانی غمبار برای سابقه تحسین برانگیز وی طی زمان حضورش در قدرت به شمار می رود.

LHVnews؛ امریکا و اتحادیه اروپا، دست کم در مورد مصر، بر آزادی مرسی اصرار می ورزند. چرا آن ها چنین موضع آشکاری را اتخاذ نموده اند؟ به نظر شما آیا گفت و گوهای اخیر، به منزله تلاش های دیپلماتیک برای اجبار ارتش نسبت به آزادی مرسی و رهایی وی از شرایط کنونی تلقی می شود؟ احتمال وقوع چه حوادثی در آینده وجود دارد؟

دکتر والبرگ: سناریوی کودتای 1973 در شیلی که امریکا آن را برنامه ریزی کرده بود، در مصر تکرار شد. آن امر، ایجاد شرایط کمبود گازوئیل و بهم ریختگی اوضاع حمل و نقل را در بر می گرفت. پادشاهان سعودی به اخوان المسلمین قول مساعدت مالی دادند که مشخصا طبق خواسته واشنگتن بود. آن ها با آغوش باز، از پینوشه مصر که در همان حال کودتای مدرن و کلاسیک را با کمک گلوله ها و تانک ها عملی می ساخت، استقبال کردند.

تنها تفاوت این کودتا با کودتای شیلی این است که "آلنده" در حال دفاع از مردم و اسلحه به دست جان سپرد اما مرسی در مصر دستگیر شد. این در شرایطی است که 150 عضو بی نام و نشان اخوان المسلمین، تا کنون توسط تک تیراندازان ارتش به قتل رسیده اند.

امریکا متوجه شده عصر جدید در عرصه سیاست، وحشیگری ها و ظلم های ارتش را بر نمی تابد. از دهه 1980 به بعد، کودتاهایی وقیحانه با روش "پینوشه" شیلی، مورد استقبال قرار نگرفت. نظام دنیای جدید، خواهان شکل جدیدی از دموکراسی است؛ یعنی همان شکل کودتای پست مدرن مصر که پیش از این به آن اشاره شد.

یکی از کودتاهای پست مدرنی که برای ایالات متحده ثمر داشت، در اندونزی رخ داد که سقوط دیکتاتوری ژنرال "سوهارتو" در سال 1998 به وقوع پیوست. در آشوب های پس از این جریان، قدرت به دست "عبدالرحمن وحید" اسلام گرا سپرده شد اما در سال 2004، به دلیل اصلاح نکردن وضعیت ارتش نیرومند این کشور، مردم درمانده و خسته از اوضاع کشور، به کاندیدای حزب نظم و قانون یعنی ژنرال "یودهویونو" رای دادند. وی همچنان بر اندونزی حکومت می کند و مورد عنایت واشنگتن است.

"السیسی" چندان فرهیخته و باسواد نیست و از این که نقش یودهویونو را در مصر بازی کند، احساس رضایت خواهد کرد؛ ولی به نظر می رسد آمادگی تبدیل شدن به یک پینوشه دیگر را داشته باشد. همچنین اگر لازم شد، اخوان المسلمین را به وضعیت پیشینش یعنی انزوا و عدم فعالیت آشکار برگرداند. هم اکنون رسانه های اصلی، وی را محبوب ترین مرد مصر خطاب می کنند. زمزمه هایی نیز درباره نامزدی او برای سمت ریاست جمهوری، به گوش می رسد.

این امر به وضوح، راهبرد خاورمیانه جدید- قدیم واشنگتن است یعنی استفاده از اسلام گرایان راحت طلب مثل آل سعود و فریب عوام؛ که در این صورت از دستور کار سلطنتی حمایت شود. اما همانند سوال و جواب ها درمورد کودتا که پیش از این ذکر گردید، این روش نیز مانند ظهور گروه القاعده، نتیجه معکوس می دهد.

اظهار نظر درباره این که اوباما تا چه اندازه موفق خواهد بود السیسی را از کشت و کشتار حفظ نماید، کمی دشوار است. به همین دلیل، او دو تن از سناتورهای ضد اسلام را به قاهره فرستاده تا السیسی را وادار به عقب نشینی کند. همچنین اخوان المسلمین را به پایان دادن تظاهرات و پذیرفتن یک پست موقت در دولت، ترغیب نمایند.

اما اخوان المسلمین خواهان بازگشت رئیس جمهور قانونی مصر به قدرت است. قول های واهی درباره پست های دولتی که اقتدار و قدرتی ندارند و برگزاری انتخاباتی عادلانه در آینده ای نامعلوم، برای این حزب بی ارزش هستند. احتمالا السیسی با کشتن و زندانی کردن هزاران نفر و تلاش برای انتخاب شدنش به عنوان رئیس جمهور، اوضاع را آشفته و نابه سامان کند.

Interview by Javad Arabshirazi  LHV News