روزنامهنگار كانادايی:
اسلام تنها نيروی جاويد ضدامپرياليسم در جهان است
گروه بينالملل: پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی و سقوط كمونيستها كه به شيوه خود با نظام امپرياليستی بريتانيا و بعد از آن آمريكا و اسرائيل مقابله میكرد؛ متوجه شدم اسلام، تنها نيروی جاويد ضدامپرياليسم در جهان بهشمار میرود.
اريك والبرگ؛ روزنامهنگار، نويسنده، تحليلگر و مترجم كانادايی
«اريك والبرگ»، روزنامهنگار، نويسنده و مترجم كانادايی در كتاب خود به نام «امپرياليسم پستمدرن: ژئوپلتيك و بازیهای بزرگ» كه در سال 2011 به چاپ رسيده، تلاشی جسورانه برای شناخت جهان معاصری به خرج میدهد كه در آن زندگی میكنيم.
به نوشته نشريه اروپايی «مطالعات آمريكا»، تحليلها و تفاسير والبرگ در اين كتاب ديدگاهی متفاوت، تحليلی و انتقادی برای بازبينی حوادثی كه در كشورهای مختلف در طول ساليان گذشته اتفاق افتاده است، به دست میدهد. كتاب «امپرياليسم پستمدرن» برای كسانيكه به دنبال ديدگاهی انتقادی در مورد سياست خارجی آمريكا و نقش اسرائيل در مسائل جهان هستند، يك انتخاب ايدهآل است.
با همين بهانه، خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا) به گفتوگو با والبرگ پرداخت كه مشروح آن در ذيل از نظر میگذرد:
والبرگ در ابتدای اين گفتوگو خاطرنشان كرد: اصطلاح «بازی بزرگ» (The Great Game) كه در نام اين كتاب هم به آن اشاره شده، اصطلاحی است كه در قرن نوزدهم برای توضيح رقابتهای سياسی و نظامی دو امپراتوری بزرگ ميان روسيه تزاری و بريتانيا در آسيای مركزی ساخته شد. جنگ اول افغان و انگليس(1839 تا 1842) به دليل ترس از دستاندازی روسيه به منافع بريتانيا در هند به سرعت به وقوع پيوست و چون در آن زمان چيزی به عنوان كشور بیطرف وجود نداشت، همه جهان به يك صحنه بازی بزرگ برای قدرتهای صنعتی بزرگ تبديل شده بود و منطقه «اوراسيا» مركز اين زمين بازی بود.
وی تشريح كرد: استراتژی امپرياليستی آمريكا كه دنباله و نتيجه امپرياليسم بريتانيا و تغيير شكل آن به دنبال فروپاشی اتحاد جماهير شوروی بوده، اهميت ايجاد اسرائيل برای پروژه امپرياليستی، تغيير جايگاه روسيه در سياست جهانی پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی و برجسته شدن نقش چين و ايران در منطقه اوراسيا و آغاز مخالفت با آمريكا و ناتو موضوعات مختلفی هستند كه در اين كتاب به تفصيل مورد بررسی قرار گرفتهاند.
آمريكا؛ منبع بيشتر اقدامات تروريستی در جهان
اريك والبرگ در ادامه تصريح كرد: برای جوان امروزی غربی، دنيا يك دهكده جهانی به نظر میرسد كه در طول سالها بهصورت منطقی تحت نظارت كشور ثروتمند آمريكا به سمت يك جامعه پيشرفته حركت كرده است و آمريكا برای برقراری نظم در جهان مجبور است، بار هزينههای سنگين دفاعی را بر دوش بكشد، تروريستها را دستگير كند، ديكتاتورها را حذف كند و به كشورهای ناسپاسی مانند چين و روسيه برای هماهنگ كردن سياستهايشان با اقدامات نوعدوستانه آمريكا، هشدار دهد.
اريك والبرگ:
بسيار خوشبختم كه فرصت آن را داشتم با زندگی در قلب دشمن فرضی يعنی «جهان اسلام»، واقعيت را بشناسم و بتوانم واضحتر ببينم كه چگونه جهان غرب با ديگر كشورها و فرهنگها بازی و مقابله میكند
اين روزنامهنگار كانادايی ادامه داد: اما واقعيت برعكس اين است. تنها چيزی كه ميان آنچه گفته میشود، حقيقت دارد، تسلط نظامی آمريكا بر جهان امروز است. آمريكا خود منبع بيشتر اقدامات تروريستی در جهان است؛ يك ميليون و 600 هزار سرباز آمريكايی در بيش از هزار پايگاه نظامی در سراسر جهان، بزرگترين گروه تروريستی جهان هستند كه اسامه بنلادن و امثال او در برابر آن هيچ است و البته آنها با ايجاد ترس و وحشت، منتقدان آمريكا را برای حفظ شغل و زندگیشان مجبور به سكوت میكنند.
اريك والبرگ گفت: فهم من از مناسبات جهان از زمان سفرم به انگليس برای تحصيل در رشته اقتصاد در دانشگاه كمبريج به سال 1973، تغيير كرد. در طول اين سفر و در دانشگاه كمبريج با دانشجويانی از كشورهای مختلف آشنا شدم كه اين آشنايیها نگرش مرا در مورد ديگر كشورهای جهان تغيير داد. در اين ميان دوستی داشتم كه اهل شيلی بود و تصور مرا به كلی در مورد آنچه از شيلی، مردم آن و حوادث آن شنيده بودم، تغيير داد. اين آغاز مطالعات و فعاليتهای من در نظام اقتصادی و سياسی جهان بود.
وی ادامه داد: پس از مطالعات فراوان من فهميدم كه امپرياليسم يك مفهوم انتزاعی نيست؛ بلكه نيرويی ويرانكننده است كه انسانهای خوب و آرمانگرا و بهطور كلی بشريت را نابود میكند. پس تصميم گرفتم در مورد دشمنان امپرياليسم و در وهله اول اتحاد جماهير شوروی كه در آن زمان در ذهن من يك نيروی خطرناك و شرور در جهان بود، تحقيق كنم. پس بلافاصله يادگيری زبان روسی را آغاز كردم و مصمم بودم كه واقعيت شوروی را از درون بشناسم. فهميدم كه اصطلاح «تهديد شوروی» كه سالها آن را میشنيدم، بهانهای برای تضعيف انقلاب شيلی، بهانهای برای محاصره كوبا، بهانهای برای جنگ آمريكا با ويتنام و بهانهای برای اقدامات بسيار ديگری بود. گاهی وحشت میكردم از اينكه نكند اين شوروی همان امپراتوری شيطانی باشد كه من زندگی خود را صرف شناخت آن كردهام؟
اين تحليلگر كانادايی افزود: هنگاميكه به اين نقطه عطف از زندگی خود نگاه میكنم، فقط از اين خوشحال میشوم كه جنگ سرد به مردم اجازه داد كه الگوی سرمايهداری را رد كنند و بفهمند كه دشمن حقيقی كيست. از آن زمان ترس از اين «دشمن ساختگی» به تدريج در ميان فرهيختگان كشورهای غربی از بين رفت و مردم به دلايل ساخت اين دشمن فرضی واقف شدند.
كتاب «امپرياليسم پستمدرن: ژئوپلتيك و بازیهای بزرگ» اثر اريك والبرگ
اريك والبرگ ادامه داد: با مشقت فراوان در سال 1979 عازم روسيه شدم و در دانشگاه دولتی مسكو به تحصيلاتم در رابطه با شوری ادامه دادم. در جريان فراز و نشيب حوادث شوروی تا فروپاشی آن، بهطور كامل قرار داشتم. نقش آمريكا در اين ميان و دليل پيمان بوش پدر و پسر و اكنون اوباما را برای جلوگيری از تشكيل يك قدرت نظامی ديگر كه بتواند مانند شوروی، قدرت نظامی آمريكا را به چالش بكشد، درك كردم.
اين محقق كانادايی تأكيد كرد: اما تا زمان فروپاشی شوروی ـ دشمن اسرائيل ـ هنوز توجه شايستهای به خاورميانه نكرده بودم و فكر میكردم كه با رشد نيروهای ضدامپرياليسم، اسرائيل مجبور به پذيرش صلح خواهد شد. اما ترور «اسحاق رابين»، نخستوزير وقت اسرائيل كه برای دستيابی به صلح و به رسميت شناختن كشور فلسطين تلاش میكرد و همچنين پيشرفت نومحافظهكاران، مشخص كرد كه اين اتفاق رخ نخواهد داد و اسرائيل نه متوقف میشود و نه صلح را میپذيرد.
والبرگ در ادامه افزود: پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی و سقوط كمونيستها كه به شيوه خود با نظام امپرياليستی بريتانيا و بعد از آن آمريكا و اسرائيل مقابله میكرد؛ متوجه شدم اسلام، تنها نيروی جاويد ضدامپرياليسم در جهان بهشمار میرود، از اين رو به سوی كشور ازبكستان در آسيای مركزی، كشيده شدم. سفر من به ازبكستان به نقطه عطف ديگری در زندگيم تبديل شد؛ در تاشكند بودم كه برجهای دوقلوی آمريكا در روز يازدهم سپتامبر 2001 و درست 28 سال پس از كودتای 11 سپتامبر شيلی توسط آمريكا، هدف حمله قرار گرفتند.
روزنامهنگار كانادايی:
آمريكا خود منبع بيشتر اقدامات تروريستی در جهان است؛ يك ميليون و 600 هزار سرباز آمريكايی در بيش از هزار پايگاه نظامی در سراسر جهان، بزرگترين گروه تروريستی جهان هستند كه اسامه بنلادن و امثال او در برابر آن هيچ است
حادثه يازده سپتامبر؛ بازی امپرياليستی آمريكا و اسرائيل
وی توضيح داد: استنباط فوری من پس از سقوط برجها اين بود كه اين حادثه نمیتواند كار يك گروه ضعيف آموزش ديده اسلامگرا باشد كه توسط فردی كه در غاری در نزديكی افغانستان زندگی میكند، رهبری میشود. مطالعاتی كه پس از آن انجام دادم، مؤيد فرضيه اوليه من بود كه حوادث سال 2001 به مراتب بسيار بيشتر به امپرياليسم آمريكا و اسرائيل مربوط میشود تا اسلام. حادثه يازدهم سپتامبر و موج اسلامهراسی پس از آن نقشه امپرياليستی آمريكا و اسرائيل است.
والبرگ گفت: بسيار خوشبختم كه در زندگی فرصت آن را داشتم كه در دو سوی «پرده آهنين» ـ نام بخشبندی مرزی اروپا پس از جنگ جهانی دوم در ۱۹۴۵ و در جنگ سرد به دو بخش اروپای غربی و كشورهای كمونيست عضو پيمان ورشو بود كه با پايان جنگ سرد در ۱۹۹۱ پردهٔ آهنين نيز برچيده شد ـ و اكنون در قلب دشمن فرضی يعنی «جهان اسلام» زندگی كنم؛ اين مسئله به من فرصت آن را داد كه واقعيت را بشناسم و بتوانم واضحتر ببينم كه چگونه جهان غرب با ديگر كشورها و فرهنگها بازی و مقابله میكند. اميدوارم كه تجربهها و انعكاس ديدههايم فرصتی را به خوانندگان بدهد تا از تصورات خود قدمی عقب بگذارند و اين بازیها را كه همه ما مجبور به انجام آن شدهايم، درك كنند.
«اريك والبرگ»، روزنامهنگار معروف كانادايی كه در حوزه خاورميانه، آسيای مركزی و روسيه تخصص دارد، فارغالتحصيل دانشگاههای تورنتو و كمبريج در رشته اقتصاد است. وی از دهه 1980 در مورد روابط شرق و غرب مینويسد و سالها در روسيه و بعد در ازبكستان به عنوان مشاور سازمان ملل ساكن بوده است. وی كه يك نويسنده، مترجم و سخنران است، در حال حاضر از نويسندگان روزنامه «الاهرام» مصر و چند روزنامه و نشريه ديگر است. وی از گويندگان راديو «صدای كيپ» ـ اولين راديوی اسلامی آفريقای جنوبی در شهر كيپ تاون ـ نيز هست.
Translation by Javdad Arabshirazi
IQNA Review "Postmodern Imperialism" (Persian)
- Written by Eric Walberg Эрик Вальберг/ Уолберг إيريك والبرغ